سوره ي لقمان
جلب توجه خدا یا نامحرم؟کدام یک ارزشمندتر است؟
با سلام.امروز می خواهم درباره موضوعی مهم که آن را بسیار مشاهده کرده ام با شما حرف بزنم.جلب توجه نامحرم.که این کار متاسفانه یک کار بسیار عادی تبدیل شده.و خیلی ها با روش های مختلف این کار را انجام می دهند.یکی با بد حجابی و یکی با پول و ثروت و یکی با پوشیدن لباس تنگ و کوتاه و بعضی ها با قدم زدن جلوی نامحرم طوری که جلوی چشم او قرار گیرند.

از مورد چهارم یعنی جلوی چشم نامحرم قرار گرفتن شروع می کنم که برای خودم چند بار اتفاق افتاد.مثلا:روبروی خانه ما یک هنرستان دخترانه است.و به دلیل نبود جای پارک جلوی خانه ما مجبور شدیم تا جلوی آن هنرستان پارک کنیم که در همان لحظه هم زمان تعطیل شدن هنرستان و خروج دانش آمورزان بود.آن خیابان هم بسیار بزرگ بود اما چند دختر را مشاهده کردم که طوری رد شدند که از جلوی من رد شوند.شاید بعضی ها بگویند قصد آن ها جلب توجه نبوده.خوب من هم قبول می کنم.ولی اسلام چی گفته؟گفته در یک خیابان بزرگ درست جوری رد شو که نامحرم تو را ببیند؟این حکم اسلام است؟یا در نمونه ای دیگر من داشتم با یکی از دوستانم در یک مسیر مستقیم می رفتیم که دیدن چند دختر سریع مسیرشان را کج کردند جوری که از جلوی ما رد شوند و این را هم به سرعت و با یک چرخش90درجه انجام دادند.شما جای من باشید چه فکری می کنید؟دارید مستقیم راه می روید یک هویی یک فرد نامحرم مسیرش را کج کند و از جلوی شما رد شود؟ یا در نمونه ای دیگر که در مترو دیدم.چند دختر رفته بودند سراغ یک پسر و داشتند از او یاد می گرفتند که چه جوری با گوشی شان کار کنند.این موضوع هیچ اشکالی ندارد ولی وقتی که قطار مترو ترمز کرد آن ها خودشان را به اینور و آنور پرت کردند.آیا این جلب توجه نامحرم نیست؟حالا از این هم بگذریم و آخر کار را که دیدم دیدم کار به گفتن و خندیدن رسید.

این ها مثال هایی بودند که من دیدم.حتی برای پسران هم مشاهده کردم.اما آیا آن هایی که این کار را می کنند تا حالا به عواقب کارشان هم فکر کرده اند؟در فیزیک قاعده ای داریم که هر عملی عکس العملی دارد.در این مورد هم همین موضوع صدق می کند.اگر شما با این کارتان شهوت یک نفر را فعال کنید مطمئن باشید آن فرد اول از همه به شما آسیب می زند و بعد به جامعه.این کار را نکنید.جز ضرر چیزی ندارد.جلب توجه خدا باور کنید بهتر است.اگر این کار را نکنید خدا بیشتر به شما توجه می کند و می توانید از برکات آن استفاده کنید و همچنین موفقیت های بیشتری کسب کنید.ولی تلاش برای جلب توجه نامحرم مطمئن باشید هیچ سودی ندارد.

این پست را هم این جا به پایان می رسانم.و منتظر نظرات زیبای شما هستم.خداحافظ.

چهارشنبه بیست و ششم 1 1394 11:37 بعد از ظهر
برچسب ها :
نکشیدیم خجالت از چادر خاکی
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی بازدیدکنندگان عزیز وب سایت جان فدایان امام سعادت همان طور که میدانید در نوروز امسال ما در آستانه ی دهه ی فاطمیه ی حضرت زهرا (س) قرار گرفته ایم بنابراین در نظر گرفتیم مطلبی با عنوان همیشگی وضع حجاب در جامعه که برخی بیش از حد آن را حقیر پنداشته اند خدمت شما انتشار دهیم . امیدواریم مورد استفاده قرار بگیرد ...

همان طور که بسیار در جامعه دیده میشوند متأسفانه آمار حجاب به طور بسیار وحشتناکی در جامعه کاهش یافته است و همگان میپندارند که برداشتن حجاب و پوشیدن لباس به هر نحو دلخواه یعنی آزادی و دموکراسی در حالی که نمی دانند این حجاب سیم خاردار نیست بلکه سپریست برای حفظ امنیت آنها ... 

آیا واقعا ارزش این را دارد که با بد حجابی و یا حتی نگاه به نامحرم زندگی خود را به فساد و تباهی بکشیم . متأسفانه تبلیغات منفی رسانه های بیگانه و نیز فروش محصولات بد حجابی نیز تأثیر چندان کمی بر این موضوع نداشته است .. چه خوب است اندکی تأمل کرده و حضرت فاطمه (س) را الگوی خود قرار دهیم . به راستی ایشان یک زن کامل بودند . 

خواهش میکنم اگر سود خود و جامعه را میخواهید لااقل حجاب خود را به طرزی رعایت کنید که جلب توجه کسی نشود . به دشمنان به چشم دوست نگاه نکنید و ارزش خود را بیشتر از این بدانید که مورد سوء استفاده ی دیگران قرار بگیرید . امیدوارم این سال جدید تحول جدیدی در همه ی ما باشد ...

فی امان الله ...

دوشنبه بیست و پنجم 12 1393 5:11 بعد از ظهر
برچسب ها :
چهار شنبه سوری یا چهارشنبه سوزی؟
با سلام.امروز می خواهم به خاطر این که چهارشنبه سوری نزدیک است چند نصیحت به آن هایی که ترقه می زنند بکنم.آیا اصلا به عواقب ترقه زدن فکر کرده اید؟اول بگذارید به عواقب اقتصادی آن بپردازم.آیا اصلا فکر کرده اید که با این ترقه زدن چه آسیبی به اقتصاد کشور خود می زنید؟فرض کنید شما می خواهید یک ترقه بخرید.فکر می کنید این ترقه ها از کجا می آیند؟در کشور ما ساخت این ترقه ها تا جایی که من می دانم غیرمجاز است.پس یا این ترقه ها را در شرکت های زیرزمینی یا توسط یک نفر درست می شود یا از خارج  وارد می شود.بیایید هر دو حالت را بررسی کنیم.حالت اول در شرکت های زیرزمینی:به هر حال هر ماده ای برای ساخت این ترقه ها  به کار رفته باشد با منفجر شدن آن چه می شود؟هر ماده ای که استفاده شده از بین می رود و دیگر در هیچ جایی کاربرد ندارد.یعنی با این کار شما یک ماده شیمیایی را عملا الکی از بین بردید و خودتان هم می دانید این کار برای اقتصاد ممکلت هزینه خواهد داشت.فرض کنید شما نفت را بسوزانید.آیا به اقتصاد کشور ضرر وارد نمی شود؟شما هم با این کار همین کار را انجام می دهید.دوم این که یک پول هنگفتی را به جیب افرادی می ریزید که هیچ خدمتی به کشور نمی کنند بلکه فقط به کشور ضرر وارد می کنند که در قسمت آسیب های جسمی به این مورد می پردازم.حالت دوم:وارد شدن این ماده:آیا واردات برای ما هزینه ندارد؟آن هم واردات چیزی که هیچ فایده ای ندارد.آیا می دانید واردات ترقه چه هزینه ای دارد؟آیا می دانید چقدر ترقه در شب چهارشنبه سوری مصرف می شود؟

حالا بگذارید به آسیب های جسمی آن بپردازم که این هم تا حدودی آسیب اقتصادی دارد.آن هایی که می خواهند نارنجک و بمبک بزنند.فقط یک میلیونیم درصد احتمال دهید که این ترقه ها در دست شما منفجر شوند.چه اتفاقی می افتد؟در کم ترین حالت ممکن است ناخن و نوک انگشت خود را از دست بدهید.یک لحظه تصور کنید که این اتفاق برای شما افتاده و ناخن و نوک انشگتتان نیست.چه حالی دارید؟حالا اگر همین اتفاق در اثر زدن همین ترقه بیفتد آیا قابل بازگشت است؟آیا می دانید چه آسیبی به شما می رسد؟حالا این که کم ترین حالت بود.بعضی ها در این روز چشم و پایشان را از دست می هند.یک لحظه فقط چشمتان را ببندید.آیا دنیا برای خسته کننده نمی شود؟پس کدام یک ارزش دارد؟اصلا 5ساعت شادی در برابر احتمال از دست دادن چشم یا نوک انگشت.کدام یک را انتخاب می کنید؟آیا اصلا این ریسک هر چه باشد ارزش دارد؟آیا می دانید چند نفر در شب چهارشنبه سوری این جوری می شوند؟آیا می دانید درمان افرادی که این گونه آسیب دیده اند چه خرجی روی دست دولت می گذارد؟در کم ترین حالت با این پول دولت می توانست یک بیمارستان تاسیس کند.ولی به خاطر بی احتیاطی یک عده مجبور است این پول را صرف درمان افرادی کند که اگر احتیاط می کردند هیچ وقت این جوری نمی شدند.و حتی می توانست این پول را برای امکانات برای بیماران خرج کند.آیا فقط دولت مجبور است برای این آسیب دیگان پول خرج کند؟خیر.بلکه با صدای این ترقه ها خیلی از پیرمردهای بالای80سال و بیماران قلبی و ... در اثر این صدا سکته می کنند و بعضی ها هم که جانشان را به یک باره از دست می دهند.و خواهشا این موارد را دست کم نگیرید چون واقعیت دارند.و یک عده خانواده شب عیدی عذادار می شوند و یک عده و هم باید کل عید را در بیمارستان دنبال بستگانشان باشند.که این کار هم عید یک عده را خراب می کند و هم ضرر اقتصادی دارد.اگر شما یک فرد پیر در فامیل خود داشته باشید و یکی برود جلوی خانه ی آن ها ترقه بزند آیا خوشتان می آید؟خواهشا ترقه نزنید.این درخواست من از شماست.خیلی ممنون از این که این پست مرا خواندید.خداحافظ.

پنج شنبه بیست و یکم 12 1393 2:9 صبح
برچسب ها :
بسم الله
با عرض سلام خدمت تمامی شما دوستان عزیزم ... 

امیدوارم هر جای این مرز و بوم که زندگی می کنید همیشه شاد و سلامت و به دور از هر غصه و غمی باشید . 

من خرمگسم !!! نه این که اسمم خرمگس باشد ها ! نه ... فقط میخواستم گمنام بمانم اما ترجیح دادم اسم آن چنان بزرگی برای خود انتخاب نکنم که روز گمان کنم که چه هستم و غرور ورم دارد ....

بله غرور . عضویت در چنین وبلاگی افتخار بزرگی است . تا کنون یک سال و کمی بیشتر از آغاز کار گروه جان فدایان امام سعادت می گذرد و شکر خدا این گروه با همت والایی که داشته است توانسته قدم ارزشمندی در جهت بحث پیرامون مسائل روز جامعه و ارشاد کسانی که بعضی مسائل را فراموش کرده اند داشته است . 

من نیز به عنوان عضو کوچکی از این گروه قصد دارم مباحث گوناگونی را برایتان مطرح کنم باشد که مفید واقع گردد . 

فی امان الله 

پنج شنبه جهاردهم 12 1393 7:44 بعد از ظهر
برچسب ها :
اشتباهات ما در این دوره زمونه
با سلام.من امروز می خواهم باز هم به اشتباهات انسان ها که بعضی از این مشکلات در جوانان فقط وجود دارد بپردازم.ولی در این پست ترجیح می دهم که به موضوعات جدیدتر بپردازم یا موضوعاتی که کم تر به آن ها پرداخته ام.مهم ترین موضوع از نظر من ذهن منحرف است.متاسفانه بیشتر جوانان الآن اصلا هیچ کنترلی روی ذهن خود ندارند و ذهن آن ها مانند که یک انبار است که هر مطلبی(چه بد و چه خوب)به آن وارد می شود.و حاصل این کار نیز همین هست که انواع فحش ها را به هم می دهند که بعضی از آن ها خیلی رکیک است یا یک کلمه ای که اصلا معنی بدی نمی دهد را که می گویی اصلا می بینی این ها یک کلمه ای برداشت می کنند که آدم گاهی اوقات از تعجب شاخ در می آورد که این ها از یک کلمه به کجا رسیده اند.

واقعا یک سوالی از شما دارم؟واقعا این مسخره کردن چیست؟واقعا این کار چه معنی می دهد که بعضی ها پشت یا جلوی دیگران مستقیم ادای او را در می آورند؟چرا به بعضی ها القاب مختلف می دهند؟واقعا این کار ها یعنی چه؟اصلا احترام بزرگتر که کاملا نابود شده.در کلاس می بینی دانش آموز جلوی معلم صدایش را مانند معلم می کند و او مسخره می کند و همین که معلم عصبانی شد همه شاد می شوند.واقعا ادب کجا رفته؟ از ایران در تاریخ به عنوان یکی از مودب ترین کشورها یاد می کنند.اما الآن چه؟داریم کشورمان را هم زیر سوال می بریم.واقعا آیا زشت نیست که ادای یک نفر ار در بیاوریم؟حالا اگر این کار را روبروی آن فدر انجام بدهیم چی؟واقعا آیا این کار با قواعد اسلام جور است؟یا بعضی ها را می بینی که به هیچ جای خاصی نرسیده اند اما آن قدر مغرور شده اند که نگو و نپرس.واقعا این غرور هم یکی از مشکلات ماست.

یا بگذارید به یک مشکل مهم تر هم بپردازم.تهمت.واقعا بعضی ها خجالت نمی کشند که عین آب خودن به دیگران تهمت می زنند و توهین می کنند؟من خودم چند تهمت را بشمارم که به خود من زده شده؟بعضی از آن ها که واقعا بد است.واقعا از این کار خجالت نمی کشید؟هر کسی هر حرفی که می زند دو تهمت به او می چسبانند.واقعا این تهمت ها ممکن نیست بعضی هاشان آبروی افراد را ببرند؟واقعا یکی از زشت ترین کارها همین تهمت زدن است.چرا بدون فکر یک دیگران تهمت می زنیم؟

یا همین موضوع تقلب در امتحان.چرا به خدای خود اعتماد ندارید؟اگر اعتماد آن هایی که تقلب می کنند به خدا اعتماد دارند چرا تقلب می کنند؟چرا از بنده خدا به حای خدا کمک می گیرند؟مگر اعتقاد ندارید که اگر تقلب نکنید خدا نیز با نیرویی غیبی به شما کمک می کند؟واقعا یک بار امتحان کنید.ببنید آیا نیرویی غیبی از طرف خدا وجود ندارد؟فقط یک بار امتحان کنید.من خودم بارها و بارها شده که در امتحانی احساس می کردم نمره ی بدی خواهم گرفت ولی تقلب نکردم.و نتیجه امتحان واقعا برایم باور نکردنی بود.خواهشا این موضوع را امتحان کنید.

در آخر از شما می خواهم فقط یک لحظه فکر کنید که در قبر هستید و زندگی شما به پایان رسیده.آیا راه فراری وجود دارد؟در آن جا می خواهید چه بکنید؟اصلا با خود فکر کرده اید؟اصلا آیا فکر کرده اید بالاخره یک روزی می رسد که باید این دنیا را ترک کرد؟در لحظه مرگ چگونه می خواهید اعمالتان را جبران کنید؟خواهشا به این موضوع کمی فکر کنید.فکر کنید که چی کار می کنید.زندگی چند سالی بیشتر نیست. و بعدش تمام می شود.اما انتخاب با شماست.ادامه راه اگر این اشتباهاتی که در بالا گفتم را انجام می دادید ترک کنید یا ادامه دهید.حق انتخاب با خودتان است.

من در همین جا از همه شما که این پست را خواندید تشکر می کنم.اگر پست بدی بود به بزرگی خودتان ببخشید.منتظر نظراتتان هستم.خداحافظ.

پنج شنبه هفتم 12 1393 1:47 صبح
برچسب ها :
نگاهی کوتاه،از دست دادن گنج های بزرگ
با سلام.امروز می خواهم درباره این اشتباه که خیلی ها انجام می دهند حرف بزنم.نگاه.آیا تا حالا فکر کرده اید که یک نگاه کوتاه به یک فرد نامحرم چه عواقب مرگ باری می تواند داشته باشد؟اگر تا حالا فکر نکرده اید خواهشا همین الآن فکر کنید یا درباره عواقب آن در اینترنت سرچ کنید.چرا اصلا کنترلی روی نگاهتان ندارید؟چرا این قدر نترس شده اید که از مجازات خدا درباره این نگاه نمی ترسید؟اگر می ترسید پس چرا باز هم به حرف او گوش نمی دهید؟چرا از مجازات هایی که خداوند تعیین کرده نمی ترسید؟(من این را با توجه به وضع جامعه می گویم.)اما منظور من از گنج های بزرگ چه بود؟منظور من از گنج های بزرگ اهل بیت و خداوند هستند که شما در واقع با همین نگاه باعث می شوید که آن ها توجه شان به شما کم تر شود.یکی از گنج های بزرگ امام زمان(ع)است که شما با این نگاه دارید ایشان را از دست می دهید و به جای این که با این چشم سعی کنید امام زمان(ع)را ببینید می روید و به نامحرم نگاه می کنید؟کدام یک بیشتر ارزش دارد؟امام زمان(ع)یا یک فرد نامحرم؟امام زمان(ع)که در مقام صادر اول(بالاترین مقام بعد از خدا است)دیدنش بیشتر ارزش دارد یا یک فرد نامحرم؟آیا اصلا به این فکر نمی کنید که هیچ کدام از برکاتی که با دیدن امام زمان(ع)به دست می آورید در دیدن یک فرد نامحرم به دست نمی آورید؟ امام زمان(ع)همان طور که گفتم در مقام صادر اول هستند و این یعنی این که شما می توانید تک تک حاجت هایتان را فقط از ایشان بخواهید تا ایشان آن را به شما بدهند.و حاج آقا ماندگاری حرف زیبایی در این باره زدند و گفتند جوانان به این تصاویر نگاه نکنید تا خداوند چیزهایی را به شما نشان دهد که  واقعا ارزش دیدن دارند.البته جمله دقیق ایشان این نبود و این مفهوم آن جمله بود.و منظور ایشان هم همین دیدن امام زمان(ع)حالا خودتان قضاوت کنید.کدام مسیر ارزشش بیشتر است؟

مسیر اول:رعایت همه ی واجبات-کنترل نگاه-گرفتن تمام حاجات در این دنیا-دیدن امام زمان(ع)و یار ایشان بودن-رسیدن به بهشت

مسیر دوم:چسبیدن به این دنیا-اهمیت ندادن به واجبات-شکست همیشگی-رسیدن به جهنم و آتش سوزان

کدام یک؟مگر من در پست قبلی درباره شیطان حرف نزدم؟چرا پس باید باز هم گول او را بخورید؟آیا باز هم می خواهید به این مواردی که در این پست اشاره شد بی توجه باشید؟آیا جداً از روز قیامت نمی ترسید؟و در واقع من قصد توهین به کسی را ندارم و امیدوارم که کسی ناراحت نشود ولی بهتر است که از این ضرب المثل استفاده کنم.

در دیزی بازه حیای گربه کجا رفته؟

بد حجابی در کشور زیاده ولی حیای ما مسلمانان کجا رفته؟

 من در همین جا این پست را هم به پایان می برم و امیدوارم که از این پست لذت برده باشید و منتظر نظرات زیبای شما هستم.خیلی ممنون.

پنج شنبه نهم 11 1393 3:8 صبح
برچسب ها :
درباره وبلاگ
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 11022
تعداد نوشته ها : 25
تعداد نظرات : 0
پخش زنده
X