همان طور که بسیار در جامعه دیده میشوند متأسفانه آمار حجاب به طور بسیار وحشتناکی در جامعه کاهش یافته است و همگان میپندارند که برداشتن حجاب و پوشیدن لباس به هر نحو دلخواه یعنی آزادی و دموکراسی در حالی که نمی دانند این حجاب سیم خاردار نیست بلکه سپریست برای حفظ امنیت آنها ...
آیا واقعا ارزش این را دارد که با بد حجابی و یا حتی نگاه به نامحرم زندگی خود را به فساد و تباهی بکشیم . متأسفانه تبلیغات منفی رسانه های بیگانه و نیز فروش محصولات بد حجابی نیز تأثیر چندان کمی بر این موضوع نداشته است .. چه خوب است اندکی تأمل کرده و حضرت فاطمه (س) را الگوی خود قرار دهیم . به راستی ایشان یک زن کامل بودند .
خواهش میکنم اگر سود خود و جامعه را میخواهید لااقل حجاب خود را به طرزی رعایت کنید که جلب توجه کسی نشود . به دشمنان به چشم دوست نگاه نکنید و ارزش خود را بیشتر از این بدانید که مورد سوء استفاده ی دیگران قرار بگیرید . امیدوارم این سال جدید تحول جدیدی در همه ی ما باشد ...
فی امان الله ...
حالا بگذارید به آسیب های جسمی آن بپردازم که این هم تا حدودی آسیب اقتصادی دارد.آن هایی که می خواهند نارنجک و بمبک بزنند.فقط یک میلیونیم درصد احتمال دهید که این ترقه ها در دست شما منفجر شوند.چه اتفاقی می افتد؟در کم ترین حالت ممکن است ناخن و نوک انگشت خود را از دست بدهید.یک لحظه تصور کنید که این اتفاق برای شما افتاده و ناخن و نوک انشگتتان نیست.چه حالی دارید؟حالا اگر همین اتفاق در اثر زدن همین ترقه بیفتد آیا قابل بازگشت است؟آیا می دانید چه آسیبی به شما می رسد؟حالا این که کم ترین حالت بود.بعضی ها در این روز چشم و پایشان را از دست می هند.یک لحظه فقط چشمتان را ببندید.آیا دنیا برای خسته کننده نمی شود؟پس کدام یک ارزش دارد؟اصلا 5ساعت شادی در برابر احتمال از دست دادن چشم یا نوک انگشت.کدام یک را انتخاب می کنید؟آیا اصلا این ریسک هر چه باشد ارزش دارد؟آیا می دانید چند نفر در شب چهارشنبه سوری این جوری می شوند؟آیا می دانید درمان افرادی که این گونه آسیب دیده اند چه خرجی روی دست دولت می گذارد؟در کم ترین حالت با این پول دولت می توانست یک بیمارستان تاسیس کند.ولی به خاطر بی احتیاطی یک عده مجبور است این پول را صرف درمان افرادی کند که اگر احتیاط می کردند هیچ وقت این جوری نمی شدند.و حتی می توانست این پول را برای امکانات برای بیماران خرج کند.آیا فقط دولت مجبور است برای این آسیب دیگان پول خرج کند؟خیر.بلکه با صدای این ترقه ها خیلی از پیرمردهای بالای80سال و بیماران قلبی و ... در اثر این صدا سکته می کنند و بعضی ها هم که جانشان را به یک باره از دست می دهند.و خواهشا این موارد را دست کم نگیرید چون واقعیت دارند.و یک عده خانواده شب عیدی عذادار می شوند و یک عده و هم باید کل عید را در بیمارستان دنبال بستگانشان باشند.که این کار هم عید یک عده را خراب می کند و هم ضرر اقتصادی دارد.اگر شما یک فرد پیر در فامیل خود داشته باشید و یکی برود جلوی خانه ی آن ها ترقه بزند آیا خوشتان می آید؟خواهشا ترقه نزنید.این درخواست من از شماست.خیلی ممنون از این که این پست مرا خواندید.خداحافظ.
امیدوارم هر جای این مرز و بوم که زندگی می کنید همیشه شاد و سلامت و به دور از هر غصه و غمی باشید .
من خرمگسم !!! نه این که اسمم خرمگس باشد ها ! نه ... فقط میخواستم گمنام بمانم اما ترجیح دادم اسم آن چنان بزرگی برای خود انتخاب نکنم که روز گمان کنم که چه هستم و غرور ورم دارد ....
بله غرور . عضویت در چنین وبلاگی افتخار بزرگی است . تا کنون یک سال و کمی بیشتر از آغاز کار گروه جان فدایان امام سعادت می گذرد و شکر خدا این گروه با همت والایی که داشته است توانسته قدم ارزشمندی در جهت بحث پیرامون مسائل روز جامعه و ارشاد کسانی که بعضی مسائل را فراموش کرده اند داشته است .
من نیز به عنوان عضو کوچکی از این گروه قصد دارم مباحث گوناگونی را برایتان مطرح کنم باشد که مفید واقع گردد .
فی امان الله
واقعا یک سوالی از شما دارم؟واقعا این مسخره کردن چیست؟واقعا این کار چه معنی می دهد که بعضی ها پشت یا جلوی دیگران مستقیم ادای او را در می آورند؟چرا به بعضی ها القاب مختلف می دهند؟واقعا این کار ها یعنی چه؟اصلا احترام بزرگتر که کاملا نابود شده.در کلاس می بینی دانش آموز جلوی معلم صدایش را مانند معلم می کند و او مسخره می کند و همین که معلم عصبانی شد همه شاد می شوند.واقعا ادب کجا رفته؟ از ایران در تاریخ به عنوان یکی از مودب ترین کشورها یاد می کنند.اما الآن چه؟داریم کشورمان را هم زیر سوال می بریم.واقعا آیا زشت نیست که ادای یک نفر ار در بیاوریم؟حالا اگر این کار را روبروی آن فدر انجام بدهیم چی؟واقعا آیا این کار با قواعد اسلام جور است؟یا بعضی ها را می بینی که به هیچ جای خاصی نرسیده اند اما آن قدر مغرور شده اند که نگو و نپرس.واقعا این غرور هم یکی از مشکلات ماست.
یا بگذارید به یک مشکل مهم تر هم بپردازم.تهمت.واقعا بعضی ها خجالت نمی کشند که عین آب خودن به دیگران تهمت می زنند و توهین می کنند؟من خودم چند تهمت را بشمارم که به خود من زده شده؟بعضی از آن ها که واقعا بد است.واقعا از این کار خجالت نمی کشید؟هر کسی هر حرفی که می زند دو تهمت به او می چسبانند.واقعا این تهمت ها ممکن نیست بعضی هاشان آبروی افراد را ببرند؟واقعا یکی از زشت ترین کارها همین تهمت زدن است.چرا بدون فکر یک دیگران تهمت می زنیم؟
یا همین موضوع تقلب در امتحان.چرا به خدای خود اعتماد ندارید؟اگر اعتماد آن هایی که تقلب می کنند به خدا اعتماد دارند چرا تقلب می کنند؟چرا از بنده خدا به حای خدا کمک می گیرند؟مگر اعتقاد ندارید که اگر تقلب نکنید خدا نیز با نیرویی غیبی به شما کمک می کند؟واقعا یک بار امتحان کنید.ببنید آیا نیرویی غیبی از طرف خدا وجود ندارد؟فقط یک بار امتحان کنید.من خودم بارها و بارها شده که در امتحانی احساس می کردم نمره ی بدی خواهم گرفت ولی تقلب نکردم.و نتیجه امتحان واقعا برایم باور نکردنی بود.خواهشا این موضوع را امتحان کنید.
در آخر از شما می خواهم فقط یک لحظه فکر کنید که در قبر هستید و زندگی شما به پایان رسیده.آیا راه فراری وجود دارد؟در آن جا می خواهید چه بکنید؟اصلا با خود فکر کرده اید؟اصلا آیا فکر کرده اید بالاخره یک روزی می رسد که باید این دنیا را ترک کرد؟در لحظه مرگ چگونه می خواهید اعمالتان را جبران کنید؟خواهشا به این موضوع کمی فکر کنید.فکر کنید که چی کار می کنید.زندگی چند سالی بیشتر نیست. و بعدش تمام می شود.اما انتخاب با شماست.ادامه راه اگر این اشتباهاتی که در بالا گفتم را انجام می دادید ترک کنید یا ادامه دهید.حق انتخاب با خودتان است.
من در همین جا از همه شما که این پست را خواندید تشکر می کنم.اگر پست بدی بود به بزرگی خودتان ببخشید.منتظر نظراتتان هستم.خداحافظ.